آن موتور داري كه كيفِ بنده را قاپيده است
گوييا در ظلمتِ شب، گربه را خز ديده است
چون كه كيفِ چرميام زيبا و شيك و پيك بود
ظاهرِ زيبايش آن بيچاره را گوليده! است
حتم دارم ساعتي لبخندِ پيروزي زده
بعد از آن، لبخند رويِ صورتش ماسيده است
همچو ماست تازه، شيرين بود اوّل كامِ او
بعدِ يك ساعت، چو دوغِ ماندهاي ترشيده است
من يق شعر ملمع قاچ چاي- قند آل! شعر طنز حمید آرش آزاد...
ما را در سایت شعر ملمع قاچ چاي- قند آل! شعر طنز حمید آرش آزاد دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : okhtai بازدید : 102 تاريخ : دوشنبه 14 آبان 1397 ساعت: 13:37